دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
تحقیق بررسی رابطه بین سبکهای فرزند پروری والدین با سلامت روان دانشجویان روانشناسی بالینی در 12 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
مقدمه و بیان مسئله
خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی اساس تشکیل جامعه و حفظ عواطف انسانی است. خانواده باید هر چه بیشتر مورد توجه قرار گرفته و تلاش شود که از ستیزههای خانوادگی جلوگیری به عمل آید. یکی از عوامل موثر در رفتار فرد، خانواده است. محیط خانواده نخستین و با دوامترین عاملی است که در رشد شخصیت فرد تأثیر مینماید (به نقل از فرجاد 1381). مطالعات و پژوهشهای زیادی پیرامون نقش الگوهای نقش الگوهای تربیتی والدین در رشد فرزندان صورت گرفته است. از جمله این مطالعات میتوان به پژوهشهای سیرز و دیگران، 1975) درباره خانواههای سهلگیر و (بامریند (1973)، مارتین (1975)، هافمن، مکوبی و مارتین1983)پیرامون خانواده سختگیر و مستبد وهم چنین محققینی چون(سیموندو کانجر 1979)درباره خانواده مقتدر اشاره نمود (به نقل از بیریا و همکاران، 1375).
سلامت روانی را می توان براساس تعریف کلی و وسیع تر تندرستی تعریف کرد. طی قرن گذشته ادراک ما از تندرستی به طور گسترده ای تغییر یافته است. عمر طولانی تر از متوسط، نجات زندگی انسان از ابتلاء به بیماریهای مهلک با کشف آنتی بیوتیک ها و پیشرفتهای علمی و تکنیکی در تشخیص و درمان، مفهوم کنونی تندرستی را به دست داده که نه تنها بیانگر نبود بیماری است. بلکه توان دستیابی به سطح بالای تندرستی را نیز معنی می دهد. چنین مفهومی نیازمند تعادل در تمام ابعاد زندگی فرد از نظر جسمانی، عقلانی، اجتماعی، شغلی و معنوی است. این ابعاد در رابطه متقابل با یکدیگرند، به طوری که هر فرد از دیگران و از محیط تاثیر می گیرد و بر آنها تاثیر می گذارد. بنابراین سلامت روانی نه تنها نبود بیماری روانی است، بلکه به سطحی از عملکرد اشاره می کند که فرد با خود وسبک زندگی اش آسوده و بدون مشکل باشد. در واقع، تصور براین است که فرد باید بر زندگی اش کنترل داشته باشد وفقط در چنین حالتی است که می توان آن قسمت هایی را که در باره ی خود یا زندگی اش مساله ساز است تغییر دهد(هرشن سن و پاور،1988، به نقل از میلانی فر،1374 ). نتایج مطالعه ات تطبیقی که در سه کشور اروپایی انجام شده است حکایت از آن دارد که حدود 27 درصد افراد از افسردگی رنج می برند. همچنین کاچر (1994) گزارش کرده است که بین10 تا 15 درصد جوانان دارای مشکلات رجدی هیجانی، رفتاری هستند(بهرامی احسان،1381؛ به نقل از امیدوار،1389).
از بررسی اجمالی پژوهشها و نظریات یاد شده، در خصوص ارتباط سبکهای فرزندپروری با عوامل مؤثر در تأمین سلامت روانی میتوان چنین نتیجهگیری کرد که والدین در شکلگیری رفتارهای فردی و اجتماعی، ویژگیهای شخصیتی و بطور کلی بهداشت روانی فرزندان نقش مؤثر و تعیین کنندهای دارند. از آنجا که پرورش شخصیت سالم فرزندان به عنوان افرادی مفید و سازنده برای خانواده، و اجتماعی از هدفهای تربیتی اولیاء محسوب میشود از این رو برگزیدن شیوههای مناسب سبک تربیتی برای والدین خدمت بزرگی به فرد، خانواده و جامعه به شمار میآید. اما نظر به اینکه سلامت روانی فرزندان تابعی از متغیرهای بسیار پیچیده و فراوانی نظیر وضعیت روانی- عاطفی- اقتصادی خانواده، رشد فرزندان، شغل والدین، محل جغرافیایی، سکونتشان تک فرزندی یا تعداد فرزندان، فرهنگ محلی و رسانهها و ... میباشد. ضروری است یهم هر یک از آنها در تحقیقات آینده مورد توجه و بررسی قرار گیرد. چه بسا فردی از شیوه تربیتی مناسب برخوردار باشد ولی به لحاظ دخالت عوامل مذکور از سلامت روانی مناسب برخوردار نباشد.
اهمیت و ضرورت پژوهش
سلامت روان نیازی اساسی و برای بهبود کیفیت زندگی انسان، امری حیاتی است زیرا سلامت فکر و روان قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب می باشد (سازمان جهانی بهداشت، 2001). توجه به سلامت روان از این نظر اهمیت دارد که ورود به دانشگاه تغییر عمده ای در زندگی اجتماعی، خانوادگی و فردی به وجود میآورد و مقطعی بسیار حساس به شمار می رود. در این دوره فرد با تغییرات زیادی در روابط اجتماعی و انسانی روبرو می شود. در کنار این تغییرات باید به انتظارات و نقش های جدیدی اشاره نمود که هم زمان با ورود به دانشگاه شکل می گیرد. قرار گرفتن در چنین شرایطی غالبا با فشار و نگرانی توام بوده ، عملکرد و بازدهی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد (رتک، 1999 به نقل از موسوی و حسینی، 1383).
سلامت روانی دانشجویان در هر جامعه دارای اهمیت بسیار زیادی است زیرا دانشجویان از جمله سازندگان فردای هر جامعه ای هستند. وجود اختلال روانی می تواند باعث اُفت تحصیلی شده حتی در مواردی ترک تحصیل را نیز به دنبال داشته باشد. اصولا دانشجویان به دلیل شرایط خاص دانشجویی از جمله دوری از خانواده، وارد شدن به مجموعه ای بزرگ و پر تنش، مشکلات اقتصادی و نداشتن درآمد کافی، حجم زیاد دروس، رقابت های فشرده و ... مستعد از دست دادن سلامت روانی بوده و نیازمند دریافت آموزش و مشاوره در این مورد هستند (پور دهقان، 1388).
از آنجایی که بخش عمده ای از زندگی افراد در محل کار یا محیط تحصیلی و در شرایط کاملا متفاوت از منزل می گذرد، بسیاری از وقایع و فعالیتهای زندگی اثر عمیقی بر سلامت جسمی و روانی آنها دارد. تأثیر مشکلات و عوامل استرس زای زمان تحصیل بر سلامت روانی و بدنی از اهمیت زیادی برخوردار است با توجه به اهمیت سلامت روان و رضایت از زندگی و پیشگیری از عوارض کمبود آن و کمک به افراد در جهت افزایش سلامت جسمی و روانی و همچنین با توجه به افزایش رو به رشد مراجعه دانشجویان به مراکز مشاوره دانشجویی که مؤید وجود مشکلات روانی-اجتماعی آنان است، لزوم مداخله و بررسیهای مشاوره ای را طلب می کند. از این رو مطالعه حاضر به منظور درک و شناخت مشکلات دانشجویان انجام گردید تا با استفاده از نتایج آن بتوان ضمن ارائه خدمات مشاوره ای، موجبات ارتقای سطح بهداشت روان دانشجویان را فراهم نموده ( سید احمدی، کیوانلو، کوشان، محمدی رئوف، 1389).
هدف پژوهش
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سبکهای فرزند پروری والدین با سلامت روان دانشجویان روانشناسی بالینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز می باشد.
فرضیه پژوهش
بین سبکهای فرزند پروری والدین با سلامت روان دانشجویان روانشناسی بالینی رابطه وجود دارد.
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش
تعداد صفحات: 12